هرگز فکر نکنید دیگران احمقند
 
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 160
بازدید دیروز : 18
بازدید هفته : 258
بازدید ماه : 579
بازدید کل : 15099
تعداد مطالب : 322
تعداد نظرات : 43
تعداد آنلاین : 1


همه جوره
عـکس-متن-خبر....




عتیقه‌فروشی در روستایی به منزل رعیتی

ساده وارد شد. دید كاسه‌ای نفیس و قدیمی دارد

كه در گوشه‌ای افتاده و گربه در آن آب می‌خورد.

دید اگر قیمت كاسه را بپرسد رعیت ملتفت مطلب.

می‌شود و قیمت گرانی بر آن می‌نهد. لذا گفت:

عموجان چه گربه قشنگی داری آیا حاضری آن را به

من بفروشی؟ رعیت گفت: چند می‌خری؟ گفت:

یك درهم. رعیت گربه را گرفت و به دست

عتیقه‌فروش داد و گفت: خیرش را ببینی.

عتیقه‌فروش پیش از خروج از خانه با خونسردی گفت:

عموجان این گربه ممكن است در راه تشنه‌اش شود

بهتر است كاسه آب را هم به من بفروشی.

رعیت گفت: قربان من به این وسیله تا به حال

پنج گربه فروخته‌ام. كاسه فروشی نیست



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







جمعه 15 مهر 1390برچسب:, :: 21:25 ::  نويسنده : محلا

 
target= href="http://www.biatocha"_blank"t.com">